ماسالا آب رنگی
دارم با آبرنگ نقاشی می کشم و یه لیوان ماسالا مشت برا خودم درست کردم و نقاشی می کنم و ماسالا می نوشم
یکهو لیوان ماسالا رو نگاه کردم و رنگ قرمز و سبز مشکوکش بغل لیوان مشخص کرد ماسالا نخوردم آب آبرنگ با طعم ماسالا خوردم
حالا نمیرم؟
دارم با آبرنگ نقاشی می کشم و یه لیوان ماسالا مشت برا خودم درست کردم و نقاشی می کنم و ماسالا می نوشم
یکهو لیوان ماسالا رو نگاه کردم و رنگ قرمز و سبز مشکوکش بغل لیوان مشخص کرد ماسالا نخوردم آب آبرنگ با طعم ماسالا خوردم
حالا نمیرم؟
عشق شادیست ، عشق آزادیست
عشق آغاز آدمی زادیست
عشق آتش به سینه داشتن است
دم همت بر او گماشتن است
عشق شوری زخود فزاینده ست
زایش کهکشان زاینده ست
تپش نبض باغ در دانه ست
در شب پیله رقص پروانه ست
جنبشی در نهفت پرده ی جان
در بن جان زندگی پنهان
زندگی چیست ؟ عشق ورزیدن
زندگی را به عشق بخشیدن
زنده است آن که عشق می ورزد
دل و جانش به عشق می ارزد
هوشنگ ابتهاج
+ آگاهی یک دارایی اجتماعی گرانبهاست.
+ وقتی خلئی شکل می گیره،باید یه چیزی بیاد پرش کنه.
+ سامسا برای آخرین بار پرسید : دوباره شما رو میبینم
زن در حال دور شدن گفت: اگه به اندازه ی کافی به کسی فکر کنی حتما دوباره می بینیش.
+ اون موقعی که میباید، به اندازه کافی اذیت نشدم. اون موقعی که باید درد واقعی رو حس می کردم،روی احساسم سر پوش گذاشتم. نمی خواستم به دوش بکشمش و به همین خاطر از مواجه شدن باهاش خودداری کردم و دلیل اینکه قلبم حالا این همه خالیه همینه.
+ همه فرهنگ ها برابرند.
شهر گربه ها
هاروکی موراکی
بیشرین تصویری که ازش میاد سراغم تصویر خانوادشه. تصویر برادراش و مریم و پدر و مادرش کنار هم و خودش با اون دستهای کشیده که پولیور سبز ارتشی پوشیده و دود وینستون آبی را می بلعد.
کاش شجاعت و راستی در کار بود .
خسته و کلافه شدم حاشیه های به ظاهر متمدنانه منو خسته کرده. من دیگه نه حرف نه عملی برای اثبات خودم ندارم.
هر کی مشکل داره بره یه راهی غیر ارتباط مستقیم با من گیر بیاره.
اهورا یک ماهه شد.
ته نوشت: اهورا انقد آرومه که ملقب شده به آرام پز !
این روزا به خاطر آزمایش و ویزیت و جواب دکتر هی میرم بیمارستان های مختلف و آدما رو نگاه میکنم سیاه پوش هی ته دلم میگم آخی آشناشون مرده، بعد قضیه بیخ پیدا کرد حس کردم مرگ و میر بیمارستانی دیگه خیلی بالا رفته
تا دوستم فرمودند نه خیر این سیاه پوشی به خاطر محرمه .
مستتر السلطنه کاش بودی. می دانی از وقتی همه چی برایم شبیه چهار دیواری شده حتی خیابان صاف و همه چهار دیواری ها خالی است
و ذهن من از این درد می گیرد.