بوس ماهی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۷۸ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

فرمانده مسعود سه

دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۳۸ ق.ظ

 


+آقای ژنرال صبور آیا واقعن درست شنیدم؟ شما می گویید مسعود در ابتدا از حرکتطالبان استقبال کرد؟ آیا مطمئن هستید؟ 

بله کا ملا مطمئن هستم.مسعود می گفت اگر این حرکت اصالتا افغانی باشد من در برابرآن حرفی ندارم. می گفت هنوز اجازه نداده ایم که یک نفر یا یک گروه در جایی از کره زمین یک حکومت اسلامی بسازد، ما متاسفانه جغرافیای اسلامی زیادی داریم اما حکومت اسلامی به معنای حقیقی در هیچ جایی چه عربستان و چه ایران و چه افغانستان و پاکستان وجود ندارد.

 

+ همیشه امریکا از دمکراسی حرف می زند و خود را حامی و موسس دمکراسی میداند اما من آن را فقطدر محدوده جغرافیایی خودش قبول دارم و از خاک خودخارج می شود بسیار ظالم می شود.

 

+جایی در دور دست جنگ جاری بود و همزمان صدای انغجارها هر از گاهی می آمد و گفت « کل این عملیات ( بعد کتاب را بالا گرفت و ادامه داد) از خاطر این ادبیات است»

 

 

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

تصرف عدوانی یک

يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۹، ۰۸:۴۶ ب.ظ

 

 

+هرکس....به شکل غیر قانونی ، مالی را از تصرف دیگری بی رضایت او خارج یا به هر نحودیگر آنرا حیف و میل کند ، به اتهام تصرف عدوانی محاکمه خواهد شد... همچنین اگرکسی بی آنکه مال را ازتصرف خارج کند ، در آن ایجاد اختلال کند ....یا به هرصورت دیگر به شکل غیر قانونی به ملک دیگری دست اندازی کند .... ومانع از آن شود که صاحب حق از حق خود استفاده کند ، به اتهام تصرف عدوانی محاکمه خواهد شد.

+با عشق همه هستیِ او کاستی بزرگی شده بود.

 

+ تقلید طبیعی بودن دشوارترین کارهاست.

 

+هوگو می کوشد مهربان باشد. مردم اغلب با کسانی که در فاصله‌ی دور قرار دارند، مهربانند. آن‌ها ادای مهربانی را درمی‌آورند؛ چیزی که هیچ هزینه‌ای ندارد. آنچه به دیگران ربط دارد، تأثیر ناچیزی رویِ آن‌ها می‌گذارد. از این‌رو، اَدایِ مهربانی درآوردن آسان‌تر است از نامهربانی که فقط ناراحتی و دردسر ایجاد می‌کند. اَدایِ مهربانی درآوردن باعث می‌شود آدم را راحت بگذارند.

 

+آدمیزاد با پاسخِ قطعی آسان‌تر از پاسخ مبهم کنار می‌آید. 

 

+وقتی آدم عاشق است و عشقش پذیرفته شده، تنش احساس راحتی می‌کند. برعکس، وقتی عشق بی‌پاسخ می‌ماند، تن احساس می‌کند وزنش سه برابر شده است. عشق نوپا روی لبه باریکی می‌رقصد. ممکن است آدم دوباره وزن واقعیش را احساس نکند، که این خود می‌تواند در آدم‌های مضطرب، با تجربه و آینده‌نگر، یا در آن‌هایی که مثل استر این‌قدر امیدوار و خوش‌باور نیستند، میزانی از تردید پدید آورد.

 

+ برای حاد نشدن درد و رنج، باید جام های عشق پیووسته پُر شود.

 

+وقتی انتظارات کاهش می یابد، کوچکترین نشانی از امید موجب شادی می شود.

 

+عشق یه کلمه نیاز دارد.

 

+عشق جانوری است گرسنه؛ خوراکش ارتباط، اطمینان دادن پی دی پی . پشم به چشم هم دوختن است. وقتی چشمها به هم بسیار نزدیک می شوند، چشم هیچ کدامشان چیز دیگری نمی بیند.

 

+وقتی نشان واهی از محبوب می رسد و نه چیزی دیگر، تحملش دشوارتر است از این که هیچ چیز نرسد.

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

صفحات شخصی

شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۲۹ ب.ظ

 

 

صفحات شخصی و نوشتار های شخصی حاصل دیدگاه پدیدار شناختی خود فرد است
اما ماحصل گفتگوهای پیش آمده منحصرا اخلاق گرا، غیر جانبدارانه، حق مدار نیست. 
چون هر انسان برگرفته از دنیا پدیدار شناختی اش، خودش را بر حق میداند و در بحث و جدل ها نباید منتظر نتیجه اخلاق گریانه بود.
در راستا پست قبل و صحبت ها باید یاد آور شوم، در دایره جغرافیایی زندگی می کنیم که تعریفی از آزادی و رفاه اجتماعی در آن وجود ندارد و حتی راهی برای رسیدن به آن.
بین ملت و دولت کانالی برای ارتباط نتیجه بخش وجود ندارد و همین سبب می شود مردم رنج دیده و ناامید و دچار خفقان از ابزار خود"جان" خود استفاده می کنند تا فریاد خود را به گوش دنیا و مردم برسانند.
به عنوان مثال در تونس  فردی خودش را به آتش می کشد و جریان نه چندان موفق بهار عربی راه می افتد.در سودان مبارزات مردمی با تلفات دولت را تغییر می دهند.در مصر در یک روز هشتصد  پنجاه نفر قتل عام می شوند، در لیبی و بحرین جنبش هایی صورت میگیرد و جنگ خونین سوریه پا برجاست همانند بحران یمن و الجزایر و سودان..

دور نرویم کشور خودمان و خفقان و سرکوب و خون و گلوله و موشک و ....
حال کسی روزه مرگ را انتخاب می کندو با جانش به مبارزه برای حق و باورش می رود (سوای وابستکی به هر گروه و ایدولوژی) و ما هیچ حواسمان نیست میان کلمات و نقدها و جر و بحث ها جان انسان ی گرفته می شود.

چون همین جغرافیا به ما یاد داده حرف بزنیم و عمل نکنیم. 

برای من این چشمهای خالی از زندگی و این تن سرد و صدای که در حافظه ام شناور است، در این جهان پُر از حرف و تحلیل ، سوای هر ایدولوژی ستایش برانگیز است. 
کسی که حرف نزد و عمل کرد و خودش و راهش و هنرش را باور داشت 
به این امید که تغییری حاصل شود .

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

سوت

شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۳۴ ب.ظ

 

آهورا سوت می زنه !!!!

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

فرمانده مسعود دو

شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۳۴ ب.ظ

 

 

+آنچه به آدم می آموزد مشکلات است.

+یکی از نصیحت های آمر صاحب این بود که هیچ وقت در زندگی کسی را رفیق شخصی خود قرار نده، با همه دوست باش ولی رفیق شخصی نداشته باش. ( یاد سال پیش خودم افتادم و خودم و رفقا و رفاقتمون که شبیه شمع آب شد، تموم شد و قطعا بعد این رفیق جان دلی ظاهری نخواهم داشت)

+من مردم خود را می شناسم و صحبت کردن و تربیت زندگی را از غرب یاد نگرفته ام بلکه آن را از مادر و مادر بزرگم آموختم و فکر می کنم دلیل این افراط گرایی همین است.

+مردها از قریه ها به سنگرها میرفتند و پیرمردها به همراه زن ها در آن جا می ماندند، به همین دلیل سختگیری مقابل زن ها زیاد شده بود، چون جنگ چریکی بود و رسم شدن چادر (برقع) در شهرستان ها و اطراف آن به خاطر جنگ بود و صورت خودشان را پنهان می کردند که دشمن آن ها را نشناسد. 
مردم بی سواد فکرمی کنند که هنوز باید برقع باشد در حالی که به خاطر جنگ بوده و شما می دانید که در اسلام برقع وجود ندارد.


ته نوشت: به گفته صاحب نظران علت جا ماندن افغانستان از پیشرفت نگاه قریه ای داشتن به خاک و خانواده است، کشوری که شصت درصد آن بی سوادند و تفکر و اندیشه زندگی شهری و دانش سیاسی را ندارند و تعریفی از شاکله حکومت ندارن و از طرفی فشار کشورهای خارجی بعد دوره کمونیسم و حضور طالبان یک پسرفت بزرگ برای افغانستان بوده و از طرفی قومیت های ساکن افغانستان در در پی قدرتند و تعریف ملت واحد هنوز برایشان نا مفهوم است .

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

صد سال بعد

شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۳۶ ق.ظ

 


صد سال بعد از دختری می نویسند که بعد دویست و هشتاد و هشت روز اعتصاب غذا با چشمان باز به استقبال مرگ رفت و ایمان داشت که انسان آزاد است. 


صد سال بعد در تاریخ نگاری از خاورمیانه می نویسند سرزمینی که به عمد صدا و فریاد و کمک خواهی مردمش شنیده نمی شد استثمار و فقر و مرگ و کشتار ویژگی این خاک بود و ایدلوژی های حک شده در ذهن و پیش داوری ها و یک بعدی بودن ها برای کسب قدرت یا حس قدرت و اشراف بر واقعیات نه چندان واقعی مهمتر از جان و نفس انسان بود.

 

گروپ یوروم (Grup Yorum) یک گروه موسیقی ترکیه‌ای است که برای ترانه‌های سیاسی‌شان شهرت دارند.
علت اعتصاب غذا یا روزه مرگ دو نفر از اعضا درخواست آنها برای بسته شدن پرونده قضایی اعضا گروه ، جلوگیری از حمله عامدانه پلیس به مرکز فرهنکی شان،  خارج کردن نام اعضا از لیست سیاه دولت اردوغان و اجازه برگذاری کنسرت است.

 

 

 


 

  • شیرین مهرنیا

میدونم

شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۱۱ ق.ظ

 

میدونم جوابی نداره. سرش گرم درس خوندن ه احیانا بشکنم میزنه از این خلاصی

اما

این آمدن و رفتن بحر چه بود؟

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

لِی لِی

جمعه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۱۵ ب.ظ

 

کتاب لِی لِی اثر خولیو کورتازار رو می خونم یه چیزیم شده هر فصل رو باید سه بار بخونم تا حساب کاردستم بیاد

شاید باید بگذارمش برا وقت مناسب .

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

شاکی

پنجشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۹، ۰۸:۱۲ ب.ظ

 

خدایا ازت شاکی ام عزیزترینمو ازم تکه تکه گرفتی، حتی خاطراتشو. صداشو. عزیزم گفتن هاشو.

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

روضه عاشقانه

پنجشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۹، ۰۷:۵۴ ب.ظ

 

حال جسمی خودم خوب نبود رفتم جا گرفتم تو بغل بابا دو بار سعی کرد موهامو ناز کنه به سختی تونست اما دستمو محکم تو دستش گرفت . بی صدا گریه می کردم سرمو بردم بالا دیدم اونم بی صدا گریه می کنه .

 

 

 

  • شیرین مهرنیا