دل دل
دوشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۱۲ ب.ظ
امید رفته از یاد ...
و باز آنجا که علیرضا قربانی می خواند:
تو نه خوابی
نه خیالی
نه تمنای محالی
نه ز دیروز و نه فردا نه ز افسانه نه رویا
رویای منی
خواب منی
درد دل بیداری من
تو حسرت پنهان شده در خنده و در زاری من
دنیا ما قصه نبود
پیغوم سر بسته نبود
.
.
.
شاملو.
دلم شبیه یه گوی چینی بود که انداختنش زمین و هزار تکه شده. جناب سعدی گفتنی: چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم ؟؟؟؟
کجا ؟
آن کیست آن؟
آن کیست آن؟ کاو سینه را غمگین کند
چون پیشِ او زاری کنی تلخِ تو را شیرین کند.
Mevlana
من نمی دانستم
معنیِ «هرگز» را
تو چرا بازنگشتی دیگر؟
هوشنگ ابتهاج