مسافرم
مسافرم
مسافری که مقصدها
به سمتش
می آیند
در آینه نگاه کن
چه نزدیک می شوی
کیکاووس یاکیده
مسافرم
مسافری که مقصدها
به سمتش
می آیند
در آینه نگاه کن
چه نزدیک می شوی
کیکاووس یاکیده
خوب بودم. خوش بودم. شنگول بودم.
تا اون اتفاق بد افتاد
از یه پله افتادم زمین ، دفرمگی پامو که دیدم یادم نمی آد ترسیده باشم اما از ته اعماق قلبم فریاد زدم و سعی کردم تمرکزمو جمع کنم خودمو از تو راه پله برسونم به موبایل.
الباقی درد شروع شد و چیزی یادم نمی آد.
از عادت های عجیبم اینه که مثل اکبر میشینم دو ساعت عطسه می کنم !
نمی شود دوستت نداشت
لجم هم که بگیرد از دستت
نهایتش این است که
دفتر چه ی خاطراتم
پر از فحش های عاشقانه می شود …
ف . عرب نیا
تمام آنچه از مال دنیا داشتیم در شماره حساب بانک پاسارگارد بود نمی دانم چرا یکهو هوس کردم همه پول ها را بریزم در حساب بانک پاسارگاد و الان محو در افقم ....
همیشه کیف پول اپلیکیشن آپ م رو شارژ میکنم امروز چک ش کردم دیدم کیف پول آپ م صفره !
تو دیگه چرا می دزدی آپ؟
آدمهای از جنس مذکر هستند که از قدیم می شناسی شان و از روی جهالت کنار اسمشان می گفتی دوست م فلانی !
اما
آنها شومبول های سرگردان جهانند. هر وقت دچار سرگردانی شمبول می شوند یادت می افتند و مسیج یا تلفن و ... حتی روز تولدت را هم ممکن است تبریک بگویند .
از این دسته آدمها هم باید پرهیز کرد .
خدایا
تن ما رو از چاقوی کند و زنگ زده، چاقوکشِ نابلد
آینده ی ما رو از تصمیمات غلط
محفوظ و مصون بدار
در دنیا بی اینترنتی از زهره و بابک و آرش خبری ندارم
اما
یک حلقه ارتباطی دارم
زاتوش و نارین و مرج و تاتا و مطی و هانیش و سانی ...
هر روز یا یک روز در میان باید صدایشان را بشنوم و حالشان را بپرسم و از حال خودم بگویم .
جدیدا دونستم
من با آدمهای باحال و بی حال نمی تونم ارتباط پایدار و پیوسته بسازم.
چون خسته ام می کنند .
ته نوشت: باحالی و بی حالی گونه ای از رفتار است که در تعامل با منِ نوعی مرکز توجه فرد به حال و مود خودش است و هر چقدر وسط های و هوی اولی و هوی و حال دومی دست و پا بزنی و هیچ واکنشی در قبال کلام و فعالیت های تو و نگاهت و.... ندارند .نتیجه اش می شود تو ذوق زدگی شخص شخیصِ من .
باید این جنس آدمها را ول کنم به حال خودشان تا یواش یواش از زندگی ام سر بخورند و بروند و خلاص.