بوس ماهی

آخرین مطالب

مسافرم

شنبه, ۲۹ تیر ۱۴۰۴، ۰۶:۱۷ ق.ظ

 

مسافرم
مسافری که مقصدها 
به سمتش
می آیند 
در آینه نگاه کن 
چه نزدیک می شوی 


کیکاووس یاکیده 

 

  • شیرین مهرنیا

شب اول

شنبه, ۲۹ تیر ۱۴۰۴، ۰۵:۴۹ ق.ظ

 

خوب بودم. خوش بودم. شنگول بودم.

تا اون اتفاق بد افتاد 

از یه پله افتادم زمین ، دفرمگی پامو که دیدم یادم نمی آد ترسیده باشم اما از ته اعماق قلبم فریاد زدم و سعی کردم تمرکزمو جمع کنم خودمو از تو راه پله برسونم به موبایل.

 

الباقی درد شروع شد و چیزی یادم نمی آد.

 

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

عظسه اکبری

يكشنبه, ۹ تیر ۱۴۰۴، ۰۱:۲۸ ق.ظ

 

از عادت های عجیبم اینه که مثل اکبر میشینم دو ساعت عطسه می کنم !

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

نمی شود دوستت

شنبه, ۱ تیر ۱۴۰۴، ۰۲:۳۵ ب.ظ


نمی شود دوستت نداشت

لجم هم که بگیرد از دستت

نهایتش این است که

دفتر چه ی خاطراتم

پر از فحش های عاشقانه می شود …

 

ف . عرب نیا

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

بانک پاسارگارد

شنبه, ۱ تیر ۱۴۰۴، ۱۱:۴۸ ق.ظ

 

تمام آنچه از مال دنیا داشتیم در شماره حساب بانک پاسارگارد بود نمی دانم چرا یکهو هوس کردم همه‌ پول ها را بریزم در حساب بانک پاسارگاد و الان محو در افقم ....

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

اپلیکیشن آپ

شنبه, ۱ تیر ۱۴۰۴، ۱۱:۴۵ ق.ظ

 

همیشه کیف پول اپلیکیشن آپ م رو شارژ میکنم امروز چک ش کردم دیدم کیف پول آپ م صفره ! 
تو دیگه چرا می دزدی آپ؟

 

 

  • شیرین مهرنیا

پرهیزی

جمعه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، ۰۲:۵۵ ب.ظ

 

آدمهای از جنس مذکر هستند که از قدیم می شناسی شان و از روی جهالت کنار اسمشان می گفتی دوست م فلانی !

اما

آنها شومبول های سرگردان جهانند. هر وقت دچار سرگردانی شمبول می شوند یادت می افتند و مسیج یا تلفن و ... حتی روز تولدت را هم ممکن است تبریک بگویند . 

از این دسته آدمها هم باید پرهیز کرد .

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

چاقو کش نابلدی

جمعه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، ۰۲:۵۱ ب.ظ

 

خدایا
تن ما رو از چاقوی کند و زنگ زده، چاقوکشِ نابلد
آینده ی ما رو از تصمیمات غلط
محفوظ و مصون بدار

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

رفقا من

جمعه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، ۰۲:۴۶ ب.ظ

 

در دنیا بی اینترنتی از زهره و بابک و آرش خبری ندارم

اما

یک حلقه ارتباطی دارم 

زاتوش  و نارین و مرج و تاتا و مطی و هانیش و سانی ...

هر روز یا یک روز در میان باید صدایشان را بشنوم و حالشان را بپرسم و از حال خودم بگویم .

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

پرهیزی های باحال و بی حال

جمعه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، ۰۲:۴۳ ب.ظ

 

جدیدا دونستم

من با آدمهای باحال و بی حال نمی تونم ارتباط پایدار و پیوسته بسازم.

چون خسته ام می کنند .

 

ته نوشت: باحالی و بی حالی گونه ای از رفتار است که در تعامل با منِ نوعی مرکز توجه فرد به حال و مود خودش است و هر چقدر وسط های و هوی اولی و هوی و حال دومی دست و پا بزنی و هیچ واکنشی در قبال کلام و فعالیت های تو و نگاهت و.... ندارند .نتیجه اش می شود تو ذوق زدگی شخص شخیصِ من . 

باید این جنس آدمها را ول کنم به حال خودشان تا یواش یواش از زندگی ام سر بخورند و بروند و خلاص.

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا