بوس ماهی

آخرین مطالب

دو هفته پیش

چهارشنبه, ۱۵ آبان ۱۴۰۴، ۱۲:۴۲ ب.ظ

 

آبان است 
دو هفته پیش جراحی شدم.
تو اتاق ریکاوری از درد می لرزیدم و به پرستار گفتم می تونم گریه کنم و گفت البته و من به زور دو سه قطره اشک ریختم. 

همون شب از بیمارستان مرخص شم
نیمه هوشیار و دردناک 

امروز راه می روم . خیالم راحت است که آرماتور بندی پام خوب و درسته و با اعتماد به پام راه می رم .
بلی لنگ می زنم .
اما
هر روز با هم چالش داریم این روزها روی نوک پا راه رفتن را تمرین می کنم .

 

گذشت تا جراحی بعدی ...

 

گذشت و خوب گذشت .
خوب از هر جهت
از بابت مهارت دکتر جراحم 
از بابت روحیه شادانم 
از اینکه فاجعه ای روحی و جسمی می توانست باشد اما نشد، نگذاشتم که بشود.



 

 


 

  • شیرین مهرنیا

مسافرم

شنبه, ۲۹ تیر ۱۴۰۴، ۰۶:۱۷ ق.ظ

 

مسافرم
مسافری که مقصدها 
به سمتش
می آیند 
در آینه نگاه کن 
چه نزدیک می شوی 


کیکاووس یاکیده 

 

  • شیرین مهرنیا

شب اول

شنبه, ۲۹ تیر ۱۴۰۴، ۰۵:۴۹ ق.ظ

 

خوب بودم. خوش بودم. شنگول بودم.

تا اون اتفاق بد افتاد 

از یه پله افتادم زمین ، دفرمگی پامو که دیدم یادم نمی آد ترسیده باشم اما از ته اعماق قلبم فریاد زدم و سعی کردم تمرکزمو جمع کنم خودمو از تو راه پله برسونم به موبایل.

 

الباقی درد شروع شد و چیزی یادم نمی آد.

 

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

عطسه اکبری

يكشنبه, ۹ تیر ۱۴۰۴، ۰۱:۲۸ ق.ظ

 

از عادت های عجیبم اینه که مثل اکبر میشینم دو ساعت عطسه می کنم !

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

نمی شود دوستت

شنبه, ۱ تیر ۱۴۰۴، ۰۲:۳۵ ب.ظ


نمی شود دوستت نداشت

لجم هم که بگیرد از دستت

نهایتش این است که

دفتر چه ی خاطراتم

پر از فحش های عاشقانه می شود …

 

ف . عرب نیا

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

بانک پاسارگارد

شنبه, ۱ تیر ۱۴۰۴، ۱۱:۴۸ ق.ظ

 

تمام آنچه از مال دنیا داشتیم در شماره حساب بانک پاسارگارد بود نمی دانم چرا یکهو هوس کردم همه‌ پول ها را بریزم در حساب بانک پاسارگاد و الان محو در افقم ....

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

اپلیکیشن آپ

شنبه, ۱ تیر ۱۴۰۴، ۱۱:۴۵ ق.ظ

 

همیشه کیف پول اپلیکیشن آپ م رو شارژ میکنم امروز چک ش کردم دیدم کیف پول آپ م صفره ! 
تو دیگه چرا می دزدی آپ؟

 

 

  • شیرین مهرنیا

پرهیزی

جمعه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، ۰۲:۵۵ ب.ظ

 

آدمهای از جنس مذکر هستند که از قدیم می شناسی شان و از روی جهالت کنار اسمشان می گفتی دوست م فلانی !

اما

آنها شومبول های سرگردان جهانند. هر وقت دچار سرگردانی شمبول می شوند یادت می افتند و مسیج یا تلفن و ... حتی روز تولدت را هم ممکن است تبریک بگویند . 

از این دسته آدمها هم باید پرهیز کرد .

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

چاقو کش نابلدی

جمعه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، ۰۲:۵۱ ب.ظ

 

خدایا
تن ما رو از چاقوی کند و زنگ زده، چاقوکشِ نابلد
آینده ی ما رو از تصمیمات غلط
محفوظ و مصون بدار

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

رفقا من

جمعه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، ۰۲:۴۶ ب.ظ

 

در دنیا بی اینترنتی از زهره و بابک و آرش خبری ندارم

اما

یک حلقه ارتباطی دارم 

زاتوش  و نارین و مرج و تاتا و مطی و هانیش و سانی ...

هر روز یا یک روز در میان باید صدایشان را بشنوم و حالشان را بپرسم و از حال خودم بگویم .

 

 

 

  • شیرین مهرنیا