بوس ماهی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

من بابا بیمارستان

چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ۰۷:۲۷ ب.ظ

 

 

مادر پدر را در آن وضعیت دید دیوانه شد. می چرخید و می چرخید دنبال کمک بود برای چه نمی دانم.

من اما دلم خوش می شود به نور چشمهایش به بوسیدن هایمان به خنده های میان دردمان.

کسی از این حال من خبر دار نمی شه چون دارایی کوچک خوشبختی منه وسط یه درد بزرگ .

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی