بوس ماهی

آخرین مطالب

گفته بودم

يكشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۹:۳۶ ق.ظ

 

گفته بودم

هی مزنیدش !!!!

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

کدوم خواب

پنجشنبه, ۱۵ دی ۱۴۰۱، ۰۹:۳۳ ب.ظ

 

اصلن منصفانه نیست با این همه درد، نشسته مجبور به خواب باشی تا از سرفه خفه نشی

 

البته کدوم خواب...

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

مراقبشون باش دنیا

پنجشنبه, ۱۵ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۳۷ ق.ظ

 

باید عمود بخوابم والا ریه هام باهام راه نمی آن . دیروز گیج و ویج رفته بودم خرید که حس کردم گوشم ترشحات داره . فقط یه شانس آوردم یه راننده تاکسی اونجا بود سوارم کرد و کل شهر رو منو گردوند تا یه دکتر پیدا کنیم. 

دیشب وسط سرفه و نفس کم آوردن فقط فکر کسایی بودم که دارن برا زنده موندن می جنگن مراقبشون باشد دنیا.

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

بلند شو راهتو برو

چهارشنبه, ۱۴ دی ۱۴۰۱، ۰۹:۴۵ ب.ظ

 

می‌شینی روزاتو مرور میکنی کلافه میشی از تصمیم های طولانی از اینکه تمام سالها اونی که تو جاده بوده و محل زندگیشان تغییر داده خودت بودی . از این که قدرتمند این داستان مثل بقیه داستانها گذشته باز خودت بودی .

خوب دلیل نداره وقتی از کوتاهی کسی ضربه بخوری هی پا رو پا بندازی و قدرتشم که داری.

بلند شو راهتو برو ....

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

نفس کشیدن سخته

چهارشنبه, ۱۴ دی ۱۴۰۱، ۰۹:۳۹ ب.ظ

 

با لوزه های چرکی و ورم کرده و دو تا پرده گوش ملتهب و ریه کم میاره از هوا

فقط میشه خوند نفس کشیدن سخته.

 

 

  • شیرین مهرنیا

انگوله

شنبه, ۳ دی ۱۴۰۱، ۰۲:۳۹ ب.ظ

 

خاله انگوله* رانندگی نداره.

 

*انگیزه 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

موسیقی و ارامش

دوشنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۱، ۰۵:۱۵ ب.ظ

 

یادم رفته بود موسیقی هست برا اندکی آرامش 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

میان ما

دوشنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۱، ۰۵:۰۶ ب.ظ

 

میان ما و آنها یک دریا خون فاصله است.

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

نمی خواهمت

يكشنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۱، ۰۶:۵۱ ب.ظ

 

برای بار چندم قرار است در ذهنم بمیری تا تمام شوی؟ 

 

 

​​​​​​

  • شیرین مهرنیا

تروما

يكشنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۱، ۰۶:۵۰ ب.ظ

 

انقدر حادثه پیش آمده برایم وحشتناک بود که دارم یک ترومای شدید رو طی می کنم . هر روز یک گوشه می‌شینم در حالیکه نفسم بند آمده به هیچ پر هیاهو فکر میکنم.

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا