او تو را کشته
او تو را کشته بود؛
ولی تو انگار طوری هستی
که اگر بر مزارت دسته گلی میگذاشت،
او را میبخشیدی.
اِمره گورلِک
ترجمه سیامک تقیزاده
او تو را کشته بود؛
ولی تو انگار طوری هستی
که اگر بر مزارت دسته گلی میگذاشت،
او را میبخشیدی.
اِمره گورلِک
ترجمه سیامک تقیزاده
ای آنکه طلب کار خدایی به خود آ
از خود بطلب کز تو خدا نیست جدا
اول به خود آ چون به خود آیی به خدا
اقرار بیاری به خدایی خدا
شاه نعمت الله ولی
.
گر بر در دیر می نشانی ما را
گر بر ره کعبه می دوانی ما را
اینها همگی لازمه هستی ماست
خوش آنکه ز خویش وارهانی ما را
.
.
ابو سعید ابو الخیر
با یک دل غمگین به جهان شادی نیست
تا یک ده ویران بود، آبادی نیست
تا در همۀ جهان یکی زندان هست
در هیچ کجای عالم آزادی نیست.
دکتر اسماعیل خویی
گاهی می خواهی بروی
بدون نگاه کردن به پشت سرت
نیازی نیست همه چیز را هم رها کنی
خاطراتت را جا بگذاری
کافی است!
Edit cansever
ز خود هر چند بگریزم همان در بند خود باشم
رم آهوی تصویرم شتابِ ساکنی دارم
و.قزوینی
من عادت نبشتن نداشتهام هرگز؛ سخن را چون نمینویسم در من میماند و هر لحظه مرا روی دگر میدهد
مقالات شمس تبریزی
در هر لطفی هزار قهر تعبیه کرده اند و در هر راحتی هزار شربت به زهر آمیخته اند.
عین القضات همدانی
سر ناکسان را برافراشتن
وز ایشان امید بهی داشتن
سررشته خویش گم کردن است
بجیب اندرون مار پروردن است
فردوسی