دستم رو که
دستم رو که زیر آب می گیرم از شکاف ایجاد شده رو پوستم آب زیر پوست دستم جمع می شه و اندازه یه بادکنک باد می کنه !
شنبه قراره پوست رو دستم رو بسابن تا پوست جدید بیاد رو دستم !
پروسه دردناکی خواهد بود اما خب ...
دستم رو که زیر آب می گیرم از شکاف ایجاد شده رو پوستم آب زیر پوست دستم جمع می شه و اندازه یه بادکنک باد می کنه !
شنبه قراره پوست رو دستم رو بسابن تا پوست جدید بیاد رو دستم !
پروسه دردناکی خواهد بود اما خب ...
آفتاب داره طلوع می کنه و من زمزمه می کنم تو رو دیدم خدا خندید و من از عشق تو حظ کردم، با تو من کل دنیا رو تو یک لحظه عوض کردم !
ته نوشت یک : شنفتنی
ته نوشت دو : احوال دستم خوب شه کل دنیام رو مهمون میرزا قاسمی شین پز می کنم !
ته توشت سه : با قلب نامیزونم چه کنم ؟!
ته توشت چهار : پیر شدم !!!!!!!!
تا صلات صبح با ساز جدیدم ور رفتم و روی زخم دست راستم پماد زدم و دم گوش دستم زمزمه کردم خوب می شوی و اشک ریختم و بوی رازیانه می آمد و یاد یار ....
و
به دوست داشتنی هام فکر کردم
به شنفتنی ها
به زبر و بم صداها
به آهنگ نام ها
به آزادی
و
من خوشبختم !
ته نوشت : گروه راکوب را دریابید، نه در اون حد جدی !
Ne yaparsam olmuyor
Olmuyor eskisi gibi
Güldürmüyor ağlatmıyor
Kimse senin gibi
Bir Pazar Kahvaltısı
Song by Emre Aydın
همینمون کم بود که چیکو کلونازپام بخوره و چرت بزنه و بالا بیاره و بدم بدو بریم پیش دکتر مددی !
چقده سخته خدایا
چقده سخت خدایا
روغن داغ که پاشید روی دستم، سوختم و سوختم و سوختم
و
دروغ چرا
فکر کردم تاوان کدام گناه است؟!!!
اینکه با خجیر دست دوستی ندادم ؟ اینکه دل کسی را شکوندم ؟ یا آرزو کسی بود که دست و دلم بسوزد ؟
شاید هم درد جان و دل کسی است که باید می فهمیدمش ....
وارد وادی خرافات دارم می شم به سلامتی
اینهمه سال رفتیم و آمدیم . کوتاه نیامدیم . مصالحه هم نکردند و نکردیم.
ایستادیم
اینهمه سال یک طرف
جلسه امروز در شرکت و آمدن نماینده مالی بخش سرپرستی به شرکت یک طرف. فرد محجور در قانون ما حکم کودک یتیم را دارد و دادگاها در این مورد بسیار بی رحم هستند بخصوص اگر شرکا امانت دار نباشند.
راستش مرحمتی به شرکا پدر ندارم، دیگر ادب را هم رعایت نمی کنم آنها هم اصلن دل خوشی از من ندارند اما عمیقن حس درد دارم از اینکه افرادی هم سن و سال پدرم به آن فلاکت افتاده اند.
آخ اگر فردا گزگزه اجازه ورود ما به کارگاه رو نده بازی می شود همون جوری که من دوست دارم.
و
من هیجان را دوست دارم .