بوس ماهی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۷ مطلب با موضوع «کار و تسکین و محک» ثبت شده است

انتخاب

سه شنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۲۰ ب.ظ

 

بین موندن در تبریز و سراغ کار رفتن و منبع در آمد داشتن و بابا جا موندم. نیاز به کار دارم. نیاز دارم زندگیمو بچرخانم اما این دل ه همش می گه باباتو انتخاب کن.

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

بی کار و بی پول

شنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۸، ۱۲:۴۳ ب.ظ

 

 

بی کاری اذیتم می دهد و عجیب این که زیر بار هر کاری نمی روم. 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

همکاران

جمعه, ۲۲ آذر ۱۳۹۸، ۱۰:۱۹ ق.ظ

 

 

کارم را دوست داشتم، قضیه آینده و شرایط جدید حکایت سوائی بودو علت اصلی کار نکردن ام نبود. علت کار نکردنم اذیت خودآگاه و شاید ناخودآگاه از طرف کسانی بود که اسم دوست را یدک می کشیدند.

آن روزها ....

رفتارشان .... فراموش نشدنی است. 

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

بچه ها را نیازارید

پنجشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۸، ۰۸:۵۱ ب.ظ

 

 

از وقتی اهورا به دنیا آمده یک تغییرات هورمونی و فکری در من ایجاد شده و نمی توانم تصویر درد و ناراحتی و مرگ کودکی را به دوس بکشم . بی دلیل نبود از اون بخش اومدم بیرون.

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

ققنوس

چهارشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۸، ۱۱:۴۳ ق.ظ

 

 

​​​​​​تولدت مبارک ققنوس زندگی من. دلم این روزا پُره رفیق.

 

 

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

رستاک و تسکین

چهارشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۸، ۰۵:۳۳ ب.ظ

 

 

وقتی از گروه رستاک جدا شدم حس ام این بود که پتانسیل این همه آدم فقط برای نمایشگاه؟ بقیه اش چه؟ ما می تونیم اهداف بزرگ تری داشته باشیم که نشد و جدایی بدی بود. روحا آسیب دیدم.
تسکین همان بود که میخواستم بزرگ و بلند پرواز و با اعمالش اثبات کرد بزرگ است و بلند پرواز و قطعا تبریز به ان جی او ی مثل تسکین نیاز دارد. پائیز تسکین برای من رسید به دلایل ی جدا شدم 
دلایل دل شکن و مه آلود بود اما از "تسکین" نبریدم و تسکین خانه من است و به صداقت مالی و تلاش همکاران ام ایمان دارم.

بعد مدتی و آرام گرفتن دلم و خانه حس کردم باز دلم چیز بزرگتری میخواست از یک نهاد خدماتی ارتباط مستقیم و موثر و حرفه ای با والدین و کودکان و راه اینبار از کجا می گذرد دقیق نمیدانم. چه بسا راه را عوض کردم و در حال خدمت به کسانی دیگر باشم .ولی من مسافر این راهم.

توکل به اویی که هرگز نمی میرد  ....

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

نه تا پروانه

پنجشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۵۷ ب.ظ



تو هفت روز، فقط هفت روز نه تا فرشته پَرپَر بشن.

ابوالفضلِ تو هم بین اونا باشه .







  • شیرین مهرنیا