بوس ماهی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۴۱ مطلب با موضوع «زن» ثبت شده است

و من ...

سه شنبه, ۱۵ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۳۰ ق.ظ

 

و من هر روز و هر روز تمام دوست داشتنی هایم را چال کردم .

 

 

  • شیرین مهرنیا

من تمام شدم

دوشنبه, ۱۴ شهریور ۱۴۰۱، ۰۸:۴۶ ق.ظ

 

این روزها به رشید فکر میکنم 

به نیما 

به ساناز که زنده زنده مرد! 

برایم عجیب بود چطور چرا با زندگی خداحافظی کردند، چه بر قلب شان بر روح شان سنگینی کرد ؟

درد انباشته تنهایی و شکستن قلب و روح و طنین هزار باره این شکستن که تمامی نداشت.

 

 

  • شیرین مهرنیا

لعنتی

چهارشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۸:۱۲ ق.ظ

 

وکیل بی خیال کارهای من دشه چون از نظرش کارم به جای نمی رسید
دونستن این کارش عین پتک بود 
گیجم
کمکم
می‌خوام گریه کنم
مستأصل شدم 
و 
از دوست و وکیلم بریدم .
این همه وقت چرا به من نگفته بی خیال شده تا من خاکی بر سرم بریزم
اطمینانم به یک دوست و یک وکیل از هم پاشید.

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

نامجو

جمعه, ۲۷ فروردين ۱۴۰۰، ۰۹:۴۵ ب.ظ

 

 بحث نامجو داغه
مسیج استوری بحث
خیلی آ بر خلاف نظر من بر این باورند که هنر ش با عملش جداست و بسی بی انصافی است آبرو این هنرمند رو  بردن
جواب من به همه شون همین بوده امید دارم تو یه جمع هنرمند خفن قرار بگیری انگشت بکنن تو ما تحتت و باز داد بزنی عزیزم  هنرت رو از کارهای شخصیت و زندگیت بیشتر دوست دارم!!!!

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

حق حضانت برای تو

جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۰۰ ب.ظ

 

 

حق حضانت برای تو ... درد زایمان برای من ...
نام خانوادگی برای تو ...
زحمت خانواده برای من ... سند خانه برای تو ...
بیگاری خانه برای من ... چهار عقد برای تو ...
حسرت عشق برای من ... هزار صیغه برای تو ...
حکم سنگسار برای من ... هوس برای تو ...
عفاف برای من ...
این بود ازادی و برابری حقوق برای زن و مرد. . . زنها حق اعتراض . . .!!!ندارند
ارام بمیر بانو که حتی عکست را پس از مردن
برروی اگهی ترحیمت نمیزنند!!!!

ﺳﯿﻤﯿﻦ ﺑﻬﺒﻬﺎنی

 

 




 

  • شیرین مهرنیا

صفحات شخصی

شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۲۹ ب.ظ

 

 

صفحات شخصی و نوشتار های شخصی حاصل دیدگاه پدیدار شناختی خود فرد است
اما ماحصل گفتگوهای پیش آمده منحصرا اخلاق گرا، غیر جانبدارانه، حق مدار نیست. 
چون هر انسان برگرفته از دنیا پدیدار شناختی اش، خودش را بر حق میداند و در بحث و جدل ها نباید منتظر نتیجه اخلاق گریانه بود.
در راستا پست قبل و صحبت ها باید یاد آور شوم، در دایره جغرافیایی زندگی می کنیم که تعریفی از آزادی و رفاه اجتماعی در آن وجود ندارد و حتی راهی برای رسیدن به آن.
بین ملت و دولت کانالی برای ارتباط نتیجه بخش وجود ندارد و همین سبب می شود مردم رنج دیده و ناامید و دچار خفقان از ابزار خود"جان" خود استفاده می کنند تا فریاد خود را به گوش دنیا و مردم برسانند.
به عنوان مثال در تونس  فردی خودش را به آتش می کشد و جریان نه چندان موفق بهار عربی راه می افتد.در سودان مبارزات مردمی با تلفات دولت را تغییر می دهند.در مصر در یک روز هشتصد  پنجاه نفر قتل عام می شوند، در لیبی و بحرین جنبش هایی صورت میگیرد و جنگ خونین سوریه پا برجاست همانند بحران یمن و الجزایر و سودان..

دور نرویم کشور خودمان و خفقان و سرکوب و خون و گلوله و موشک و ....
حال کسی روزه مرگ را انتخاب می کندو با جانش به مبارزه برای حق و باورش می رود (سوای وابستکی به هر گروه و ایدولوژی) و ما هیچ حواسمان نیست میان کلمات و نقدها و جر و بحث ها جان انسان ی گرفته می شود.

چون همین جغرافیا به ما یاد داده حرف بزنیم و عمل نکنیم. 

برای من این چشمهای خالی از زندگی و این تن سرد و صدای که در حافظه ام شناور است، در این جهان پُر از حرف و تحلیل ، سوای هر ایدولوژی ستایش برانگیز است. 
کسی که حرف نزد و عمل کرد و خودش و راهش و هنرش را باور داشت 
به این امید که تغییری حاصل شود .

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

صد سال بعد

شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۳۶ ق.ظ

 


صد سال بعد از دختری می نویسند که بعد دویست و هشتاد و هشت روز اعتصاب غذا با چشمان باز به استقبال مرگ رفت و ایمان داشت که انسان آزاد است. 


صد سال بعد در تاریخ نگاری از خاورمیانه می نویسند سرزمینی که به عمد صدا و فریاد و کمک خواهی مردمش شنیده نمی شد استثمار و فقر و مرگ و کشتار ویژگی این خاک بود و ایدلوژی های حک شده در ذهن و پیش داوری ها و یک بعدی بودن ها برای کسب قدرت یا حس قدرت و اشراف بر واقعیات نه چندان واقعی مهمتر از جان و نفس انسان بود.

 

گروپ یوروم (Grup Yorum) یک گروه موسیقی ترکیه‌ای است که برای ترانه‌های سیاسی‌شان شهرت دارند.
علت اعتصاب غذا یا روزه مرگ دو نفر از اعضا درخواست آنها برای بسته شدن پرونده قضایی اعضا گروه ، جلوگیری از حمله عامدانه پلیس به مرکز فرهنکی شان،  خارج کردن نام اعضا از لیست سیاه دولت اردوغان و اجازه برگذاری کنسرت است.

 

 

 


 

  • شیرین مهرنیا

روز زن و پدر

يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ۰۷:۵۴ ق.ظ

 

 

این کشور برا هر روزش یه روز واسه تبریک داره پس
باباها، شوهرها، داداشا، شوگر ددی ها، دوست پسرا روزتون مبارک. 
مرسی انقد خوبین که دست و بال ما رو جمع کردید.
شما نبودید جنس دوم ام نبودیم شانس میاوردیم جنس دست چندم چینی می شدیم شاید! 
به هر حال هر چی نداریم یا اضافی داریم صدقه سر شماس.
لطفا بار و بندیل غیرت و من بیشتر می فهمم و اجازه نمیدم و من مردم چون شمبول طلام و عقلم بیشتره رو ببندید و بندازید دور .


دنیا با برابری قشنگ تره . 

 

خانوما روز شمام مبارک یادمون نره هوا همدیگه رو بیشتر داشته باشیم و خودمون رو قل چسب دو قلو آقا تون و دوس پسرتون و شوگر ددی تون و باباتون و برادرتون ندونید . 


دنیا با فردیت زن و مرد قشنگ تره. 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

لالایی

يكشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۴۵ ق.ظ

 

 

مادر برای اَهورا لالایی می خونه، سوای صدای خوب و آهنگینش یه غمی تو دل این لالایی آش هست که من سی و شش ساله رو تسلیم میکنه.

دل افسردگی ما ایرانیا شاید گره خوره به این نواهای فولکلور زیبا و آهنگین و غمگین .

 

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

آسیب

شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۸، ۰۸:۵۸ ق.ظ

 

صبح ها که با درد بدن از رختخواب جدا می شم . تو کوچکترین حرکات انگشتام درد کش میاد تو تنم . موقع رانندگی مچم قدرت چرخوندن فرمون رو نداره و خیلی لحظات دردناک واقعی دیگه، بهم ثابت کرده بیماری بابا علاوه بر مشکلات روحی و روانی که بهم تحمیل کرده، علاوه بر اینکه تمام برنامه های زندگیمو از من گرفته. سلامتی تنم رو هم از من گرفته . 

و من چقدر از درد بیزارم چون آستانه تحمل دردم پائینه  ....

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا