بوس ماهی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

خدا باید ...

پنجشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۸، ۰۴:۵۶ ب.ظ



اصلن می دونی چیه خدا باید یه تجدید نظری تو قانون هاش بکنه تا:

هیچ بچه ای مریض نشه و نمیره

هیچ جوانی جون مرگ نشه

هیچ پدر و مادری قبل دیدن عروسی بچه هاشون نمیرن





  • شیرین مهرنیا

ناسپاس

چهارشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۵۳ ب.ظ



سختمه


از خستگی ، تحمل ایستادن و تکیه دادن به کسی رو ندارم.

کسی که بگذاره و بره، ویرون کنه و بره و قدر ندونه و بره، تشکر ندونه، معذرت خواهی بلد نباشه و منی که از حال ناخوش تاب میخورم رو نبینه و نشنوه.





  • شیرین مهرنیا

نقشه فرار

چهارشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۴۷ ب.ظ


آدمی که بدترین حس های روحی و روانی رو نصیبم کرده

حالا عین دون کیشوت برام آرزو خوشبختی میکنه و دِ برو در رو 

واقعن مسخره هست ...





  • شیرین مهرنیا

من خوش باور

چهارشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۸، ۰۴:۳۴ ق.ظ


همه می گفتند نمی آد

و

من با تمام ایمان و باورم می گفتم میاد . باورم کنید.

و

نیامد و نیامد و نیامد  و با یه سری کلمات مودبانه فعل جمع بسته متو راهی خوشبختی کرد.




  • شیرین مهرنیا

آدمها

سه شنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۰۶ ب.ظ



آدمها

آدمها

آدمها 

قفس منند !!!




  • شیرین مهرنیا

بجنگ

سه شنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۸، ۰۷:۰۶ ب.ظ


وقتی یکی داره مسیر زندگی شو به خاطر جبر و خواسته خودش تغییر میده.

و اگه این آدم بهت گفته باشه دوستت دارم و تو هم دوستش داری حق جنگ و منصرف کردنش و توجه به تو رو داره


از حق دفاعت استفاده کن....




  • شیرین مهرنیا

من دیونه

دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۸، ۰۷:۱۷ ب.ظ


 

 

من دیونه چه می دونستم زندگی برام چه خوابی دیده ؟!




  • شیرین مهرنیا

از دل سنگ تو

دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۸، ۰۶:۴۱ ب.ظ




از من نخواه چند روزه همه این سال ها را فراموش کنم و به آینده قاه قاه بخندم . گاهی نامیزان می شوم و تو که میدانی من حال بدم را نمی توانم پنهان کنم و چاره می شود آهنک " شد خزان "  و زمزمه عمر من ای ل طی شد بحر تو، وز تو ندیدم جز بد عهدی و بی وفائی


و یه دل سنگین

 

 

 


  • شیرین مهرنیا

به ...

شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۱۵ ب.ظ



ناراحتم ؟
یه ریزه
مدتها سر کار زیر مشت و لگد روانی او بودم تا بریدم. من ماندم و دستهای خالی و استعفا و پشت بندش تنگ دستی!
یک بار در جواب چرائی یک کار ازم سوالی کرد، من هم نه گذاشتم نه برداشتم با ادبیات خودش جوابش را دادم.

به همین سادگی دوستی تمام شد.

من چه جان سختی بودم که زیر آن همه فشار روانی و مشت و لگد روانی زندگی کردم  و دوام آوردم.







  • شیرین مهرنیا

حس مادرانه

شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۰۹ ب.ظ



با چشمهای اشکی می گه شیرین تا حالا که زندگی بهت روز خوش نشون نداده، امیدوارم از این به بعد خوب باشه.





  • شیرین مهرنیا