بوس ماهی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

دکتر بسکی

چهارشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۸، ۰۳:۱۶ ب.ظ

 

 

دو بار دیدمشان، اولین بار شش سال پیش بود به بهانه درمان سرطان آخرین تیر ترکش مان برای زنده ماندن «روزه آب» بود به خیالمان!
 
پزشکی بود غریب و عجیب، طبیعت را  می پرستید و رفتارش با بیمارانش موج سینوسی خشم و عطوفت بود، هیچ وقت فراموش نمی کنم آن روز را که در خانه «تنگ راه» ش قبر کنده شده اش را نشانمان داد و گفت از مرگ نمی ترسد و اگر بمیرد آنجا آرام می گیرد تا ابد.

سری دوم سه یا دو سال پیش بود با خانم مهوش شیخ الاسلامی و آقای ماجد نیسی برای کامل کردن مجموعه مستند «تنگراه» به سراغش رفتیم. خبر آمد سکته کرده به باغ «تنگراه» ش سر زدیم که سر تا پا هرس شده بود هنوزم نرمی نمدهای خانه «تنگراه» اش در حافظه پاهایم مانده است.
 به گنبد و منزل شخصی اس سر زدیم و آن چه نباید می دیدیم را دیدیم . آن اسطوره رعب و عطوفت از پا افتاده بود.
ماجد نیسی عزیز که برای خداحافظی  بوسیدش اشک قُل میزد توی چشمهایم.

حالا او آن مرد غریب رعب و عطوف دنیا ما را ترک کرده ..... مردی که طبیعت را پاک دوست داشت و انسانها را سالم

حس می کنم کلی حکایت ناتمام دارم که در گنبد جا مانده و باید روزی به گنبد سری بزنم و زندگی ام را مرور کنم و جور دیگری با زندگی برقصم.

یادت گرامی   

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

نظرات  (۱)

خیلی دوست دارم خالد نبی رو ببینم و با مردم ترکمن صحرا هم آشنا بشم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی