بوس ماهی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

از خاطرات قدیم ه باید میرفتم

جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۹، ۰۸:۵۸ ب.ظ

 

 

 

از خاطرات قدیم ه باید میرفتم دنبال کسی ترمینال که ...

رسیدم به جائی که ماشین رو پارک می کنم ، دیدم یه پژو جلو ماشینم پارک کرده.

یک ربع قدم رو رفتم و داد و بیداد و کلیه مغازه دارها و کلافه کردم . یه دو تا لگد به ماشین ه زدم و دستگیرشو کشیدم بلکه دزد گیره کار کنه که نکرد. خشمگین و غرغران داشتم دور ماشین گز می کردم که زیر ترمز دستی ماشین یه شماره تماس دیدم. خودمو چسبوندم به پنجره ماشین و شماره رو به هر سختی بود خوندم و زنگ زدم به آقاهه و طلبکار که بیا ماشینتو از جلو ماشینم بر دار مرتیکه یه نقطه ! مسافر دارم و های و بیداد .

آقاهه آمد و ماشین رو جا به جا کرد و رفتم سراغ ماشینم

از پشت شیشه دیدم قفل فرمونم فرق داره و من کیف ژیگولی نداشتم که پوست ببری باشه و ولش کنم رو صندلی جلو ماشین ...

و تازه بعد فشردن دکمه دزدگیر ماشین و بلند شدن بیب بیبش فهمیدم تمام اون مدت و داد و هوارم واس ماشین مردم بود . ماشین من ترگل و ور گل و تنها و بی مانع سر جاشه.
 

و حالا بیا به آقای پرشیا بگو مرا با تو چه صنم است ؟!



 

  • شیرین مهرنیا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی