عباس معروفی
پنجشنبه, ۱۰ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۵۲ ب.ظ
هر سفری می روم که مدت طولانی در آن مکان قرار بر سکنی باشد، کتاب سمفونی مردگان را با خودم به سفر و سکنی می کشانم
صبح خبر آمد عباس معروفی رها شده از زندگی .
حیف حیف و صد حیف که موومان پنج م شد مرگ او .
کلاغ ها گریه می کنند قار قار قار برف برف برف او در میانه زندگی تمام شد، گم شد!
- ۰۱/۰۶/۱۰