بوس ماهی

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

سکته نکنم خوبه

چهارشنبه, ۱۳ مهر ۱۴۰۱، ۰۲:۴۴ ب.ظ

 

آنقدر تحت فشار این مرحله زیستی ام که خودم راقربانی فرهنگ مراقبت از والدین بیمار می دانم و  بدنم ریکشن نشان میدهد دارم کم کم نگران جسم ام می شوم .

 

 

  • شیرین مهرنیا

بسه بسه

چهارشنبه, ۱۳ مهر ۱۴۰۱، ۱۲:۵۹ ب.ظ

 

من از صدا متنفرم !

از صدای ریز از صدای پیوسته تلوزیون یا رادیو 

از صدای گیم 

از صدا کارتون برای بچه ها 

​​​​​​

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

دست نارنجی

دوشنبه, ۱۱ مهر ۱۴۰۱، ۰۲:۵۴ ب.ظ

 

دست های نارنجی 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

Lost in Translation فیلم

چهارشنبه, ۶ مهر ۱۴۰۱، ۰۲:۱۲ ب.ظ

 

​​​​​​نه ماه بعد چهل ساله ام 

زندگی الآنم رو با توناژ رنگی قهوه ای و صدای مدام کارتون پ‌پا یا بیلیپفی دوست ندارم 

گاهی از همراهی پدر استعفا میدم 

و با تمام وجودم یک فرار و عاشقانگی مثل فیلم Lost in Translation لازممم.

 

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

منم بچه ام

چهارشنبه, ۶ مهر ۱۴۰۱، ۰۲:۰۰ ب.ظ

 

قدمون اندازه بچه نیس اما قلب و دلمون هنوز بچه هست . وقتی ناله می کنی و نق میزنی هیچ‌ کس جدی نمی گیرتت.

از عواقب میان سالی هست.

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

شاه نشین هم باشی

پنجشنبه, ۱۷ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۱۴ ق.ظ

​​​​​​

شاه نشین هم باشی روزی مثل اشک از چشم می افتی 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

می خنده

چهارشنبه, ۱۶ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۵۹ ب.ظ

 

می‌پرسه دلت چی میخواد؟

 

چفت دهنم وا می شه میگم گربه !

 

می خنده ....

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا

می پرسه

چهارشنبه, ۱۶ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۵۷ ب.ظ

 

می‌پرسه از زندگی سیر شدی ؟

 

نگاهش میکنم ....

 

 

 

​​

  • شیرین مهرنیا

صبح دیدم ...

چهارشنبه, ۱۶ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۴۲ ق.ظ

 

صبح دیدم اسمس دارم جواب دادم و از حس آم گفتم بعد در خواست جواب کردم و جوابش ویرون کننده بود. 

 

​​​​​​این روزها شیمی مغزم بهم ریخته هر کلمه و تندی ویرونی به بار میاره که تا سه روز باید دور خودم بچرخم .

 

 

  • شیرین مهرنیا

پای همه چیز ایستاده ام

سه شنبه, ۱۵ شهریور ۱۴۰۱، ۱۲:۳۸ ب.ظ

 

آدم که خوش است نای نوشتنش نمی آید، ناخوش که می شود اگر کلمات نبودند دق مرگ می شد. او نفهمید من از چه ناراحتم . ناراحتی که باعث شد خودش و کلیه افراد وابسته به او را از زندگی ام حذف کنم .

درد تازه شروع می شود 

درد هجرانی 

درد چرایی 

درد اینکه با خودت دعوایت می شود چرا انقدر سهل گرفتی و اجازه دادی اینگونه نسخه تو را بپیچند.

زمان می گذرد، زندگی پوست می اندازد و باز نفس می کشی شیرین .

 

 

 

 

  • شیرین مهرنیا